نظریه پنجره های شکسته در حوزه جرم شناسی و جامعه شناسی بازتاب بسیار زیادی پیدا کرده است. این نظریه در شهری مثل نیویورک به وسیله شهردار وقت یعنی رودی ژولیانی که بعدها وکیل ترامپ شد به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفت اما این نظریه چه میگوید؟
تاریخچه :
این نظریه توسط دو محقق به نام های James Q. Wilson و George Kelling در سال۱۹۸۲ مطرح شدو در دهه ۹۰ میلادی به صورت گسترده توسط پلیس استفاده گردید. هرچند در کارکرد این نظریه اشکالات زیادی وارد شده است و بسیاری آن را مصداق بارز تبعیض میدانند اما هنوز هم این نظریه طرفداران بسیاری در دنیا دارد.
آزمایش:
دو ماشین بدون پلاک در دو محله جداگانه در نیویورک پارک شدند. یک محله که بدنامی شهرت داشت و محله دیگر که شهرت بهتری داشت. ماشین در محله بدنام به سرعت تکه تکه شد و اموالش به غارت رفت اما در محله دوم دست نخورده باقی ماند. شیشه ماشین دوم توسط یکی از محققین شکسته شد فکر میکنید نتیجه چه بود؟
ماشین دوم هم مثل ماشین اول غارت شد. این اتفاق منجر به نظریه ای در حوزه جرم شناسی به نام نظریه پنجره های شکسته شد.
این نظریه چه میگوید؟
اگر میخواهید جلوی اتفاقات بزرگ را بگیرید باید ابتدا جلوی اتفاقات کوچک را بگیرید و شاید گاهی برعکس. اتفاقات بزرگ حاصل اتفاقات کوچک هستند. در حوزه توسعه فردی کتابهایی مثل ” تخت خوابت را مرتب کن” یا “اثر مرکب” را میتوان استفاده برعکس از این نظریه جرم شناسی دانست اما داستان پنجره های شکسته هنوز تمام نشده است.
استفاده از نظریه:
زمانیکه رودی ژولیانی (وکیل ترامپ) به عنوان شهردار نیویورک انتخاب شد مبارزه با جرم و جنایت را شعار خودش قرارداد. اینجا بود که نظریه پنجره های شکسته تبدیل به راهنمای پلیس نیویورک شد. تعداد زیادی پلیس به مترو نیویورک اعزام شد تا آنجا را سر و سامان دهد. پلیس حتی به پرداخت پول بلیط مترو هم حساس بود و با آن برخورد میکرد. دیگر پلیس به سادگی از کنار دیوار نگاری گرافیتی یا کشیدن هشیش در ملا عام نمیگذشت.
در انتها نتیجه شگفت آور بود نرخ جرم و جنایت در نیویورک کاهش پیدا کرد. این خبر تیتر روزنامه ها شد که پلیس نیویورک با برخورد با جرائم خرد و کمپین هایی مثل کمپین رعایت ادب توانسته است تا نرخ جرم و جنایت را کاهش دهد.
نتیجه:
اگر میخواهید جلوی اتفاقات بزرگ را بگیرید باید ابتدا جلوی اتفاقات کوچک را بگیرید و شاید گاهی برعکس. اتفاقات بزرگ حاصل اتفاقات کوچک هستند. در حوزه توسعه فردی کتابهایی مثل ” تخت خوابت را مرتب کن” یا “اثر مرکب” را میتوان استفاده برعکس از این نظریه جرم شناسی دانست.
نتیجه اخلاقی برای من: مهم نیست کار خوب شما چقدر کوچک است کار شما جلوی اتفاقات بدتری را خواهد گرفت
مطالعه بیشتر:
اگر به عنوان یک حقوق دان و علاقه مند به حوزه جرم شناسی این مطلب را میخوانید james Wilson و George keilling نظریه پرداز این حوزه هستند اگر هم خواننده ای هستید که این مطلب برایتان جالب بود و مطالب بیشتری میخواهید بدانید میتوانید به پادکست Hidden brain بروید و قسمت Broken Windows را گوش کنید