رمان ۱۹۸۴ رو خوندیین؟ اگر نخوندین که حتما حتماً اون رو بخونید. در این رمان دستگاهی وجود دارد به نام تل اسکرین که کارش نظارت بر افراد است. یک تلویزیون هوشمند که به جای آنکه شما او را کنترل کنید او شما را کنترل میکنه. این سوال که آینده ما و ربات ها یا بهتر بگم هوش مصنوعی به کجا میرسه دلیل نوشتن این مقالست. اینکه در انتها ما اونها رو نابود میکنیم یا اونها مارو یا اینکه هردو در کنار هم با خوبی خوشی زندگی میکنیم؟ از دید یک قانون گزار یا حقوق دان هم شما اگر نفهمید در این فضا داره چه اتفاق بزرگی میفته یا خیلی دیر واکنش نشون میدید یا اینکه اصلا نمیفهمید چی شده مگر وقتی خیلی دیر شده
هوش مصنوعی از نگاه مثبت
بیاید یکم بزرگ تر به داستان رمان ۱۹۸۴ نگاه کنیم. تصور کنید دنیایی که توسط یک هوش مصنوعی کنترل میشه که میتونه بسیاری از بیماریها رو درمان کنه یا اینکه برای هر انسانی یک برنامه مشخص و براساس شخصیت خودش تنظیم کرده. ترافیک رو کنترل میکنه ، مانع بروز جنگ میشه وهزاران کار مفید دیگه که ما آدمها هیچوقت روش به توافق نمیرسیم. این هوش مصنوعی یک حکومت کاملا متحد تشکیل داده و دنیا رو به سوی کمال رهبری میکنه. هرکس سر جاشه ، عدالت برقراره و ازادی بیان در کمال مطلق وجود داره چون این هوش احساسی برخورد نمیکنه و عطش قدرت نداره. در این دنیا مهم نیست توی اوگاندا باشی یا توی امریکا چون عدالت این قدرت برای همه یکسانه. دنیایی که حتی قضات و وکلا نیز وجود نخواند داشت، حکم افراد کاملا مبتنی بر عقل و شواهد صادر میشه و کسی نمیتونه بر روی پرونده به وسیله اعمال نفوذ ، رشوه یا تاثیر بر هیئت منصفه یا قاضی رای رو عوض کنه. در یک کلام عدالت ، رفاه ، ازادی و همه شعارهایی که بشریت سالها براش جنگیده در دنیای واقعی رخ خواهد داد.
هوش مصنوعی از نگاه منفی
این هوش مصنوعی براساس محاسبه زیان و فایده به این نتیجه میرسه آدمهای زمین خیلی زیادند و باید به یک سوم تقلیل پیدا کنند. همچنین برخی از ژن ها باهوش تر و برخی دیگر در برابر بیماری ضعیف تر هستند از همه مهمتر برخی افراد دارای معلولیت یا حتی سالم برای زندگی بشر مفید نخواهند بود. بلافاصله دست به حذف برخی نژادها قتل عام بسیاری از آدمها ، برای متناسب کردن تعداد بشر در طبیعت و شیوع بیماریها برای حذف ژن مغلوب خواهد کرد. شاید به این نتیجه برسه انسانها رو جز برای مواردی زنده نگه نداره یا اینکه تبدیل به دیکتاتوری بشه و همه آدمها رو تبدیل به برده های خودش بکنه. یک خط تولید ربات برای سرکوب ایجاد میشه و بعد از اون بشر تا ابد به زیر یوغ ساخته خودش خواهد رفت.
توهم یا واقعیت ؟
احتمالا اولین سوالی که برای شما پیش میاد اینه که حرفهایی که من میزنم حاصل توهم و پارانویاست یا اینکه دوزار واقعیت هم درش وجود داره؟ در اصل بسیاری از ما هیچ نظری راجب گسترش روز افزون ربات ها و هوش مصنوعی نداریم و معتقدیم عموم این نظریات حاصل دیدن فیلمه چون در دنیای واقعی رباتی با این مشخصات رو لمس نکردیم. اما واقعیت اینه که اگر یک زمانی همچین رباتی رو دیدید احتمالا اونقدر وقت نخواهید داشت تا جلوی پیشرفتش رو بگیرید.
یکم تاریخ :
عکسی که در زیر میبینید یک هارد ۵ مگابایته. این عکس در سال ۱۹۵۶ گرفته شده یعنی تنها ۶۴ سال پیش انسانها از همچین سیستمی استفاده میکردند الان توی جیب من یک رم با تکنولوژی در دسترس عموم چیزی حدود ۷۰۰۰ برابر وجود داره. ( اینکه تکنولوژی نظامی کجا وایساده رو نمیدونیم) به عبارت دیگه ما در تنها ۶ دهه به ۱۰۰ برابر افزایش ظرفیت ذخیره سازی و۱۰۰ برابر کوچک سازی رسیدیم جالبه نه ؟
قانون مور بیان میکنه که هر دو سال تعداد ترانزیستورهای در واحد سطح دوبرابر خواهد شد به عبارت دیگر ما هردوسال ۲ برابر قدرت پردازش خواهیم داشت. (جالبه بدونید ما الان هر ۱۸ ماه قدرت پردازنده هامون ۲ برابر میشه ) . برای اینکه بفهمیم در processing ما داریم به کجا میریم به نمودار زیر نگاه کنید.
همچنین در بسیاری از موارد مثل شطرنج ، شناسایی افراد و تقریبا هرچیزی که نیاز به محاسبات داره کامپیوترها از ما جلوتر هستند. در آینده نه چندان دور احتمالا موسقی رو از ما بهتر فرا خواند گرفتند و اسکی بازهای ماهرتری خواند بود. یادمون باشه همین الان هم killer robot ها تقریبا بدون نیاز به ما تصمیم میگیرند چه کسی زنده بماند. شرکت های بزرگ اینترنتی در حال کنترل افراد برای مقاصد تجاری هستند خیلی ساده کافیه چند بار یک عبارت رو گوگل کنید بعد از مدتی نتایج براساس سرچ قبلی شما انتخاب خواهند شد. Big Data در حال کنترل و دسته بندی به وسیله هوش مصنوعی هستند. تاثیرگزاری بر انتخابات امریکا توسط شبکه مجازی و همچنین هکرهای روسی رخ داد. اگر این قدرت دست یک هوش بالاتر از ما باشه چه خواهد شد؟
کافیه ما به هوش یک موش برسیم خودتون حساب کنید چه زمانی از هوش موش به هوش انسان خواهیم رسید چیزی کمتر از ۱۰ سال. حالا از خودتون بپرسید آیا جالبه یا ترسناک ؟ بزارید بهتر بگم تنها حسن ما بر ماشین ها قدرت یادگیریمونه و نه بیشتر پس اگر یک هوش مصنوعی به قدرت یادگیری ما برسه معادل اینه که تمام انسانهای کره زمین با همدیگه شروع به یادگیری کنند.
نتیجه گیری
الان که میدونیم در دنیا داره چه اتفاقی میفته راحت تر میتونیم درباره اون فکر کنیم. اگر یک حقوق دان یا سیساتمدار هستیم آیا باید جلوی پیشرفت علم رو بگیریم یا سعی کنیم راجبش قانون وضع کنیم؟ اصلا باید از این وضعیت بترسیم یا شاید بهتر اینه که روی هوش مصنوعی سرمایه گزاری بیشتری انجام بدیم تا زودتر به هوش انسان برسیم.
اگر یک انسان معمولی هستیم میتونیم راجب این مسایل با دوستانمون حرف بزنیم و یک دغدغه در این باره ایجاد کنیم تا افراد بیشتری به این موضوع علاقه مند بشوند.
در سریال person of interest و رمان ۱۹۸۴ رو برای مطالعه پیشنهاد میکنم. البته خوندن رمان نه یک پیشنهاد که یک دستوره :))
دنیا براساس تصاد ها ساخته شده
اگر روز نباشد شب بی معنیست اگر زشت نباشد زیبا بی معنیست و میتونید تضادهای بسیار بسیار زیادی رو خودتون بخاطر بیارید
حالا تصور کنید این تضادها از بین برود
بنظرتون چیزی باقی میمونه؟
اینکه عدالت و زندگی خوب و بینقص داشته باشیم ایده خوبیه ولی یکم ساده لوحانه نیست؟؟؟
مشخصه مطلب کاملا مشخصی زو دارند با بولد کردن چیزهایی که آرزوی هرکسیه از چشم مون مخفی میکنند
من مخالف پیشرفت نیستم ولی هر پیشرفتی نه
یکم فکر کردن بنظر ضرری نداره