یکی از مشکلاتی که من با آدمها دارم اینه که همیشه برای اونها این سوال مطرحه که چرا اینقدر داری توی سفر به خودت سختی میدی مگه مشکل مالی داری !!
برای آدمها درک اینکه یک کوله برداری بری سفر با حداقل هزینه ، اینکه مجبور بشی بعضی جاها کمپ بزنی یا توی هاستل بخوابی همیشه یک سواله بزرگه که آخه این چه سفریه ? این زجره ونه سفر از اونطرف برای من همیشه این سوال مطرحه که اگه قراره از این خونه بری اون خونه چجور اسمشو سفر میزاری!!
سفر شما:
از قدیم گفتن بسیار سفر باید کرد تا پخته شود خامی اما خیلی از سفرهایی که ما انجام میدیم مارو گرم هم نمیکنه چه برسه به پختن !! برای مثال شما قراره برید اصفهان ، یک ماشین ورمیدارید مستقیم میرید هتل مورد نظر و بعد شهر رو میگردید گرمتون شد میرید هتل ، گرسنتون شد غذا سفارش میدید همه چیز برنامه ریزی شده ومشخصه
برای سفر خارجی هم سبک سفر شما همینگونه است یک تور سفارش میدید اون همه کارها رو میکنه و شما دست در جیب شروع به گشتن در کشور مقصد میکنید!!
سفر از دید من:
حالا بیاید یک سفر رو از دید من ببینید: اول میگردم دنبال بلیط اتوبوس البته معمولاً میرم ترمینال و شروع به چونه زدن با راننده میکنم ! اگر بلیط نبود مشکلی نیست اولین بلیط به یک شهر نزدیک رو میگیرم و از اونجا یه راهی پیدا میکنم. بلیط اتوبوس من شبه برای اینکه بتونم قسمتی از هزینه اقامت و تردد رو همپوشانی کنم یا به عبارتی پول مسافرخونه رو میدم هزینه تردد و یکیش سیو شده!!
حالا همزمان شروع میکنم با بغلیم دوست شدن و ازش پرسیدن ک چجور میتونم یک مسافرخونه ارزون پیدا کنم. معمولاً هر شهری یک محله داره که پر از مسافرخونه های ارزونه البته الان میشه تو اینترنت خیلی چیزها پیدا کرد البته couchsurfing یادتون نره هرچند ما ایرانیها غریب پرستیم و معمولاً ایرانی قبول نمیکنیم :))
حالا این نوع سفر چه مزایایی داره اینجا میگم.
پیدا کردن دوست :
معمولاً اتاق هایی که میگیرم دارای یک حیاط ، حمام و دستشویی مشترک است پس عملاً آدمهای زیادی رو میشناسم و از اونها راجب شهر ، جاهای دیدنی ، راه های رسیدن بهشون و… میپرسم. از همه مهتر باهاشون دوست میشم و خیلی اوقات چه در شهر و چه خارج از اون ، ما یک تیم میشیم برای گرفتن تاکسی و کاهش هزینه ها! درواقع قسمت لذت بخش سفر من پیدا کردن آدمهای جدید و شنیدن تجربه های اون ها است! من در هر سفر به حداقل ۶ الی ۷ دوست پیدا میکنم ، دوستانی که باهاشون زندگی کردم و اگر خارج از کشور باشید تقریباً از هر ملیتی یک دوست پیدا خواهید کرد. برای همینه که من از کنیا تا فرانسه دوست پیدا کردم.
حل مشکلات:
اما نکته مهم تر از اون حل کردن مشکلا در سفره. اگر بلیط یا اتاق خالی گیرتون نیاد مجبورید حلش کنید اگر پولاتون ته کشید مجبورید حلش کنید! اگر دزد بهتون زد مجبورید حلش کنید ! اگر پاسپورتتون رو زدند مجبورید حلش کنید! در واقع بخش اعظم این نوع سفر به قابلیت شما برای مواجهه با مشکلات و حل مقطعی اونها بستگی داره. یکی از مهمترین چیزهایی که سفر بهتون میده اینه که قراره پختتون کنه اینکه که چجور با ابزار محدود، مشکلات نامحدود رو حل کنید. این مشکلات بخشی از سفر خواهد بود پس ازشون لذت ببرید و باهاشون دوست بشید
غذا و آشپزی:
خیلی اوقات شما وقت آشپزی ندارید که کاملاً مشخصه اما برای اینکه در هزینه ها صرفه جویی کنید مجبورید گاهی آشپزی کنید. اول از همه بدونید که صبحانه مهمترین وعده غذاییه پس تا میتونید بخورید اونقدر که تا دماغتون بیاد بالا :)) همیشه توی کولتون ساندویچ نون و پنیر ، پسته بادم ، کشمش و این چیزها داشته باشید تا بتونید هرجا گرسنتون شد یک دلیم از عذا در بیارید. مهارت آشپزی هم یکی از اون کارهاییه که تو این نوع سفر به شدت تقویت میشه حتی درست کردن کنسرو هم جزو مهارت های آشپزی محسوب میشه
آشنایی با زندگی واقعی مردم محلی :
وقتی شما همیشه در هتل هستید هیچ وقت زندگی واقعی مردم اون محله یا کشور رو درک نمیکنید. مراکز خرید ، محله های بالا شهر ، ماشینهای خوشگل و… زندگی واقعی مردم نیست من علاقه دارم فرهنگ ها رو لمس کنم تجربه ای که هیچ گاه در یک سفر لاکچری و بدون صحبت و دوستی با مردم محلی حاصل نخواهد شد.
هزینه :
این نوع سفر ارزونه در نتیجه به جای اینکه شما با یک میلیون تومن برید ۳ روز سفر، میتونید با ۹ روز سفر داشته باشید. برای مثال توی اروپا هزینه من روزانه ۱۶ الی ۲۰ یورو بود اما یک سفر نیمچه لاکچری روزانه ۷۰ الی ۸۰ یورو هزینشه اگه با تور برید بالای ۱۰۰ یورو پس اینجوری به جای در انتظار موندن برای جمع کردن پول فقط نوع سفرتون رو عوض کنید
نتیجه :
سفر کوله گردی یکی از لذت های من توی زندگیه البته من خودم رو کوله گرد واقعی نمیدونم چرا که تاحالا بیش از چند هفته متوالی توی سفر نبودم و یا اینکه توی ایران هیچ هایک واقعی نکردم اما حتی چند روزی رو هم که بدست میارم و کوله گردی میکنم انرژی هزارتا سفر لاکچری بهم دست میده. تجربه این نوع سفرها من رو آدم بهتری کرده و تجربیاتی داده که هیچگاه در هیچ کتاب یا نوشته ای پیدا نمیکردم.
به شما هم پیشنهاد میکنم یکبار امتحان کنید اگر خوشتون نیومد خیلی راحت برید به اولین هتل و سفر کوله گردیتون رو به یک سفر لاکچری تبدیل کنید تهشم بگید عجب اشتباهی کردم عقلمو دادم دست این حاجی اسکول!
پینوشت: ما در ایران هاستل به اون معنا نداریم البته چند سالیه که این فرهنگ داره جا میفته و کم کم هاستل جای خودش رو باز میکنه هرچند هنوزم باید قیمت این هاستل ها پایین تر بیاد اما در کل اتفاق خوبیه