داستان مهندس های دهه شصت

امسال ۱۰ سال از کنکور اولی که دادم گذشته بعد از گذران یک دهه امروز میتونم بهتر درک کنم چه اتفاقی در اون سالها در حال رخ دادن بود و اشتباهاتی که هنوز هم دارن تکرار میشن . خانواده ها و فرزندانی که با ساخت غول کنکور در حال ویرانی فرزندان ، مافیای کنکور و کلاس که هرسال در حال پارو کردن پول هستند. هدف از این نوشته فقط بیان تجربه های خودم هست مشخصه که افراد متفاوت تجربه متفاوت دارند. همه چیز مثل گذشتس با شرکت در کلاس های ما مهندس شوید / امروز شده دکتر شوید

آ ن روزها چه خبر بود ؟

در اون سالها همین موجی که امروز میبینید راجب پزشکی درباره رشته های فنی و مهندسی وجود داشت. سیل عظیم علاقه مندان به مهندسی خودشون رو جر میدادند تا وارد دانشگاه شده و پله های ترقی رو سریع طی کنند. دلیل اصلی اون وجود شرکت های خارجی مثل توتال ، شلمبرجر و… بود اینکه کافیه یک مدرک لیسانس داشته باشی و یک سال بری عسلویه و برگردی تا خونه بخری.

یکی از مهندسین اون زمان تعریف میکرد که زمانی که در عسلویه اولین حقوق پرداخت شد کارگران فرار کردند چون حقوق کارگری ۵۰ هزارتومن بود اما پرداختی ماه اول ۴۵۰ تومن!! در اصل کارگران فکر کردند که اشتباه حقوق پرداخت شده فرار کردند تا پول رو ازشون پس نگیرند!!!

خود مهندس هم میگفت اون سالها ۸۰۰ تومن میگرفته و تونسته توی تهران با ۹ میلیون یه خونه بخره. راست و دروغش رو من نمیدونم اما حسرت توی چشماش وقتی از اون دوران حرف میزد میشد فهمید که احتمالاً داره راست میگه!!!

مجموعه این شرایط و اینکه تعداد دهه ۶۰ به شدت زیاد بود و صندلی دانشگاه خیلی کم باعث شد تا رقابت برای رشته هایی مثل مکانیک ، برق ، عمران ، نفت و… خیلی بالا باشه. فقط همین قدر بدونید که من با رتبه ۸۰۰۰ مکانیک دولتی در نیومدم و رقابت حتی در دانشگاه آزاد بسیار بالا بود نه تنها دانشگاه های مراکز استان بلکه دانشگاه های شهرستان هم نمیشد به راحتی قبول شد.

شرایط در دانشگاه ها هم به شدت سخت بود اساتید به راحتی کسی رو پاس نمیکردند درواقع کل ترم رو باید درس میخوندی تا یک درس رو با نمره ۱۴ بتونی پاس کنی اگرم نمیخوندی که درجا میفتادی. این شرایط دانشگاه آزاد در یک شهرستان و نه مرکز استان بود بقیه شهرها رو هم میتونید تصور کنید پس!!

سالها بعد وقتی دیدم همون دانشگاه بدون کنکور در همون رشته هایی که برای نسل ما آرزو بود در حال پذیرش بدون دانشجو هست بغضم گرفت.

خب مهندس !! بعدش چطور شد؟

سیل عظیم دانشجویان فارغ التحصیل شده همراه با بازگشت تحریم ها و فرار شرکت های خارجی تمام بازی صنعت رو بهم ریخت. عسلویه دیگه بهشت آرزوها نبود بلکه قتلگاه اونها بود. افراد زیادی اونجا به امید پول بهتر رفتند اما تنها چیزی که دیدند پروژه های ناتمام و تعدیل نیروها بود. پس از ۴ سال بدبختی اتفاقی که افتاد در به دری و ناامیدی نسل مهندسین بود. بسیاری از اونها از ایران رفتند اپلای شد راه فرار از این وضعیت ، دیگرانی هم که نتونستند بروند موندند و در شغل های نامربوط شاغل شدند.

صدای این فاجعه چند سال بعد بلند شد هیچکس دیگر نمیخواست مهندس شود هرکس که مهندسی خوانده بود دیگران را از رفتن به این رشته و نابودی آینده خود بر حضر میداشت. این شد بعد از کمتر از ۱۰ سال رشته مهندسی از جایگاه اول امروز در جایگاه سوم تعداد شرکت کننده قرار گرفته است. دانشگاه آزاد که سرمایه گزاری زیادی برای رشته های فنی مهندسی کرده بود امروز با تعداد زیاد صندلی خالی برای این رشته ها مواجه شده !!

تعداد شرکت کننده تجربی ۶۳۷ هزار نفر و تعداد شرکت کننده ریاضی ۱۶۴ هزار نفر لینک خبر

چطور رشته تجربی اینقدر پر طرفدار شد

بعد از مدتی به خاطر تعداد کم پزشکان کم کم این بازار رونق گرفت. وجود پزشکانی با حقوق بالای بیست میلیون اون هم وقتی مهندس در وسط ناکجا آباد و با حق ماموریت دریافتی کمتر از ۴ میلیون تومان داشتند ورق رو به طرف رشته های تجربی برگرداند. صنعتی که گرد مرگ بر رویش پاشیده شده بود نیازی به دادن حقوق بالا نداشت هرکس را میخواست اخراج میکرد و به جایش صف جویندگان کار در پشت در منتظر بودند!!

جامعه مهندسین عموماً برای یک نفر دیگر کار میکند اما جامعه پزشکی قابلیت کار به صورت آزاد هم دارد. از طرف دیگر تمامی پروژه های بزرگ مرتبط با دولت یا شرکت های شبه دولتی است پس رانت گسترده در این شرکت ها وارد شد افرادی که با یک تلفن رییس میشدند و مهندس با سابقه مجبور بود تا گوش به فرمان باشد. این روند عدم شایسته سالاری میخی شد بر تابوت جامعه مهندسی

پینوشت : من پزشک نیستم اما مشخصه که پزشک طرف مردم قرار داره اگر پزشک خوبی نباشه پس مردم هم پیش اون نمیرن درواقع یک شایسته سالاری نسبی در این رشته بدلیل نوع کار وجود داره اما به عنوان یک مهندس یا شما کارمند یک شرکت دولتی هستید یا به عنوان یک شرکت خصوصی کارفرمای شما دولت هست و دولت در همه جای جهان یعنی رابطه !!

رشته های انسانی هم عموماً به جز حقوق پر طرفدار نبودند و نیستند. هرچند که من مهندسین زیادی رو میشناسم که اگر فلسفه یا علوم سیاسی میخوندند به شدت موفق تر میشدند اما جامعه ما هنوز هم علوم انسانی رو رشته نمیدونه بماند که امروز همین علوم انسانی یا بهتر بگم فقط رشته حقوق از کل رشته های مهندسی علاقه مندان بیشتری داره

راستی تا یادم نرفته بگم تغییر رشته یکی از راه های فرار از این وضعیت شده به طوری که امروز خیلی از مهندسین شروع به خوندن برای کنکور تجربی کرده اند یعنی عطای این مهندسی رو به لقایش میبخشند

تهش چی میشه مهندس!!؟

من پیشگو نیستم اما احتمالاً این فاجعه که در کشور ما برای رشته های مهندسی رخ داد به تدریج برای رشته های تجربی و انسانی رخ خواهد داد کافیه یک نگاه به اطراف خوتون بندازید توی هر منطقه چندین مطب پزشکی و یا دفتر وکالت وجود داره. پزشکان در حال تخفیف دادن و وکلا موکول کردن حق الزحمه در صورت پیروزی در دادگاه رو پیشنهاد میکنند!! این آشی که پخته شده به تدریج شورتر میشه و اما برای رشته های مهندسی ….

اگر وضعیت صنعت ما همینطور پیش بره احتمالاً مهندسین در همین حد برای کشور متناسب خواهند بود چون پروژه های بزرگی در صنعت کلید نخواهد خورد و همه چیز با شیب خیلی کم ادامه پیدا میکنه. شاید حتی تعداد زیر یکصد هزار نفر هم پاسخگوی نیاز ما باشد!!

اما اگر روزی تحریم ها برداشته و کشور وارد اقتصاد جهانی بشه بدلیل نیروی کار ارزان و کلید خوردن پروژه های بزرگ رشته های مهندسی به شدت مورد نیاز خواهند بود بگونه ایکه که با ورود یک مهندس به صنعت و باز بودن مسیر به سرعت پیشرفت کرده ، همچنین با ورود شرکت های خارجی به کشور اوضاع بازار کار به شدت متفاوت شده و دیگر حقوق معادل چند هزار دلار دور از انتظار نخواهد بود و این رویه ممکن است ورق را در بازار کار به سمت جامعه مهندسین برگرداند.

متاسفانه تا اطلاع ثانوی شرایط را نه بازار بلکه تصمیمات سیاسی تعیین خواهد کرد

5 نظر

  1. سلام تقریبا مطلبی که گذاشتی درسته. اما فکر میکنم پزشکی مثل مهندسی نمیشه چون ظرفیت پذیرش شون رو حساب و به تناسب افزایش جمعیت هست. بعلاوه که در حوزه پزشک متخصص بسبار کم و مورد نیاز جامعه است. اما مهندسی متاسفانه ظرفیت ش همچنان دو دهه است بی حسابه.

    • این سیل پذیرش دانسجو در حوزه پزشکی که دانشگاه ازاد هم برای اینکه از قافله عقب نمونه داره افزایش ظرفیت میده رو چجور برداشت میکنید.
      در بحث تخصص یادمون نره طرف بعد از ۱۰ سال درس خوندن تازه میشه یک متخصص صفر کیلومتر. مهندسین با سابقه ماهم کم پول در نمیارن اما ما داریم راجب عموم جامعه مهندسین و پزشکی صحبت میکنیم.
      در ضمن یک نگاه به امار نشون میده متقاضیان رشته های مهندسی هرروز دارند کمتر میشوند و اگر عمیق تر نگاه کنیم گاهی تنها راهی هستند برای گذران عمر ..

  2. احسنت نگاه درستی داشتید

  3. چه متن زیبایی
    پر از واقعیت و پر از درد
    امیدوارم که شرایط عوض بشه و مملکت به سمت یک اقتصاد خوب و سالم و پایدار بره

  4. حامد جان خیلی خوب بود. این آش هزار دستان رو هر کی خورده دیگه برنگشته.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *