بزبزقندی

بز و اقامتگاه

خواستم راجب اقامتگاه توضیح بدم اما از اونجایی که حس طنزم موقع امتحانات بیدار میشه ترجیح دادم یک نوشته طنز بنویسم

در زمانهای قدیم یه بز بود که سه تا بچه داشت شنگول منگول و هبه انگور. مادر این بزها آرایشگر بود و پدرشون هم در ناکجا آباد شمالی کار میکرد. یه روز که مامان بزی خونه نبود آقا گرگه میاد در خونه این بزها و در میزنه. بچه ها میگن کیه کیه در میزنه در رو با لنگر میزنه؟ آقا گرگه میگه من آقای گرگ هستم و با مادرتون کار دارم. بچه ها میگن که مامانمون خونه نیست. آقا گرگه میگه من احضاریه دادگاه آوردم به مادرتون بگید پول منوو بده وگرنه با قانون طرفه. مامور ابلاغ که همراه آقا گرگه میگه آقا من کار دارم نمیتونم صبر کنم باید به جغد و کرکس و عقاب هم رای ابلاغ کنم. خلاصه بعد از چند بار رفت و آمد بلاخره مامان بزی رو گیر میارن و بهش برگ دادخواست رو میدن.

روند رسیدگی:

بر طبق شواهد و قراین موجود آقا گرگه فرزند گرگین معروف به گرگ ادعا نموده است که ۳ کیلوگرم هویج و ۲ کیلوگرم کلم بروکلی به خانم بز تحویل داده است تا پس از ۲ هفته مبلغ آن را به حساب گرگ واریز نماید که وی تاکنون از واریز وجه خودداری نموده است از همین روی گرگ تقاضای مبلغ مذکور به همراه تاخیر و تادیه را دارد. همچنین آقای روباه و پلنگ نیز شاهد این معامله بوده اند.”

وقت رسیدگی ۲ ماه بعد تعیین شده بود که خانم بز در جلسه شرکت نکرد و آقای جغد که قاضی بود وقت رسیدگی رو تجدید نمود و یک ماه بعد نوبت داد. در جلسه بعدی رسیدگی متاسفانه آقای جغد در مرخصی به سر میبرد برای همین آقای شیر که رییس حوزه بود بدلیل کمبود قاضی به جای آقای جغد در جلسه حاضر شد که وی نیز بدلیل عدم اشراف به پرونده وقت رسیدگی رو تجدید کرد. پس از ۷ ماه بلاخره رای صادر شد ” خانم بزبز قندی فرزند بزی موظف به پرداخت وجه مذکور همچنین پرداخت خسارت ناشی از تاخیر در پرداخت شد”

رای دادگاه :

خانم بز در وقت مقرر قانونی درخواست تجدید نظر کرد. وقت رسیدگی ۵ ماه بعد داده شد و بزبزقندی قصه ما به این نکته اشاره کرد که ” اینجانب بزبزقندی فرزند بزی دارای شوهر میباشم. جناب آقای بزی به در ناکجاآباد شمالی کار میکند که به تبع ایشان اقامتگاه اینجانب نیز در آنجا قرار دارد. از اینرو دادگاه صالحه برای رسیدگی به پرونده دادگاه ناکجاآباد شمالی میباشد.”

فاصله دور و ناکجاآباد شمالی بیش از ۵۰۰ کیلومتر بود. آقا گرگه که به شدت عصبانی بود پاشد رفت در خونه شنگول و منگول و شد آنچه که همه ما در داستانها خوانده ایم. متاسفانه آقای گرگ هم اکنون به جرم قتل تحت تعقیب است. به امید اینکه این قاتل پست فطرت به سزای اعمال خویش برسد.

نتیجه اخلاقی و جرم شناسانه قانون اقامتگاه :

نتیجه اخلاقی اینه وقتی میخواهید یک پرونده رو دردادگاه مطرح کنید پیدا کردن صلاحیت دادگاه به شدت مهمه و سعی کنید حتما یک تحقیق راجب خوانده دعوا هم انجام داده باشید. یک هفته تحقیق بهتر از ۲ سال معطلی پرونده است تدر داستان ما گرگ میتوانست با اندکی تحقیق اقامتگاه بز را پیدا کند تا منجر به تاخیر چندساله در روند رسیدگی نشود.

یک نظر

  1. ?????? عالی بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *