همه ما راجب حقوق بین الملل زیاد شنیدیم. تصوری که اغلب بین مردم وجود داره یک دادگاهی هست که به جرایم جنگی رسیدگی میکنه و در هلند قرار داره. این اواخر هم که به دلیل استناد ایران به معاهده مودت و گرفتن دستور موقت خیلی در کوچه بازار این خبر رو میشنویم که ما بردیم و اینا….
اما حالا واقعاً حقوق بین الملل چیه و قراره چیکار بکنه برای ما؟ البته بیشتر منظور حقوق بین الملل عمومی هست
حقوق بین الملل عمومی:
حقوق بین الملل خصوصی به روابط بین شرکت ها و افراد میپردازه. معمولاً طرف های دعوا هم دولت ها نیستند هرچند گاهی بینا بین هست مثل ایکسید ( اینجا راجب ایکسید نوشتم). .
حقوق بین الملل یعنی حقوقی که همه کشورها روی اون توافق دارند. مثلا اینکه اگر تعهدی دادید باید اون رو انجام بدین (Pacta sunt servanda در لاتین ) یا اینکه در تعهدات باید با نیت خوب وارد مذاکره بشوید (good faith و….
خب مشخصه که چیزهایی که همه کشورها روی اون توافق داشته باشند خیلی خیلی کمه و خیلی هم کلیه. برای همینه که بسیاری معتقدند حقوق بین الملل واقعاً یک قانون نیست.
به زبان دیگه اگر یک کاری در جهان به عنوان عرف پذیرفته شده باشه و بسیاری از کشورها اون رو انجام بدهند میتونه جزو منابع حقوق بین الملل باشه. البته اینکه چندتا کشور باید یک عمل رو انجام بدن تا بشه عرف میشه چندین روز صحبت کرد. در کل حقوق بین الملل همیشه یک فضای مه گونه داره و درکش خیلی سخته مخصوصاً وقتی بخواهیم تو یه موضوع خاص ازش استفاده کنیم
منابع حقوق بین الملل:
حالا فرض کنیم یه دادگاه بین المللی مثل دیوان بین المللی دادگستری میخواد یه حکم بده دقیقاً به چی مراجعه میکنه؟ مهمترین تعریفی که برای حقوق بین الملل وجود داره article 38 ICJ Statute
The Court, whose function is to decide in accordance with international law such disputes as are submitted to it, shall apply:
- international conventions, whether general or particular, establishing rules expressly recognized by the contesting states;
- international custom, as evidence of a general practice accepted as law;
- the general principles of law recognized by civilized nations;
- subject to the provisions of Article 59, judicial decisions and the teachings of the most highly qualified publicists of the various nations, as subsidiary means for the determination of rules of law.
خب اولیش که تابلوه معاهده و موافقت نامه راجب موضوع محل اختلاف . اگه یه معاهده وجود داشته باشه دادگاه میره سراغ اون
دومیش هم به معنای عرف بین المللیه که راجبش حرف زدیم.
سومیش هم که خیلی حرص دراره در اصل بیان میکنه رویه عمومی ملل متمدن!! البه این معنا امروز وجود نداره و همه ملل ، متمدن هستند. درواقع روشون نمیشه به زبون بیارن ملل متمدن آمریکا و اروپا !
چهارمی میشه آرا قبلی دیوان بین المللی دادگستری و نظرات بزرگان قضایی ( دکترین)
به ۳ تا اول میگن منابع اولیه و به ۴ امی میگن منابع ثانویه. پس اول به منابع اولیه مراجعه میکنیم و بعد برای درک و تفسیر اون منابع به منابع ثانویه مراجعه خواهیم کرد. اگر دقت کنید هیچ سلسله مراتبی وجود نداره اما عقلاً مشخصه که معاهده از جایگاه بالاتری قرار داره نسبت به رویه بین المللی و همچنین یادمون باشه منابع ثانویه هیچگونه الزامی برای دادگاه ایجاد نمیکنند اما برای تفسیر و قوی تر کردن لایحه از اونها استفاده میشه.
دادگاه تا میتونه خودش رو محدود به میکنه یعنی فقط و فقط در چارچوبی که وجود داره عمل میکنه و به شدت یک دادگاه محافظه کاره
دیوان بین المللی دادگستری (ICJ):
مهمترین دادگاه بین المللی دنیا ICJ هست چرا که وقتی کشورها به سازمان ملل وارد میشوند یک اساس نامه رو امضا میکنند که به صورت خودکار اساس نامه دیوان بین المللی دادگستری رو هم امضا میشه. عملا همه کشورها جزو سازمان ملل هستند پس عضو دیوان بین المللی دادگستری هم هستند. دیوان ۱۵ تا عضو داره که هرکدوم از طرف های دعوا میتونه به اون یک عضو از ملیت خودش اضافه کنه و مشخصه که ایرانیان در این دادگاه قاضی دائم ندارند. یادمون نره همیشه طرفین دعوا در دیوان دولت ها هستند و نه اشخاص.
مقر دیوان هم در هلند قرار داره
common law یا civil law ?
در زبان فارسی کامن لا ترجمه شده به حقوق عرفی و سیویل لا ترجمه شده به حقوق موضوعه ولی شما همون انگلیسیش رو استفاده کنید کمتر گیج میشین. حالا ببینیم فرقشون چیه
سیویل لا بدین معنی هست که ما یک قانون داریم پس از اون استفاده میکنیم و حکم میدیم دقیقا مثل قانون ایران. همه چیز براساس مستند قانونی هست اگر قانون عوض بشه خب روند و حکم پرونده هم عوض میشه به همین سادگی
در نظام حقوقی کامن لا قوانین وجود دارند اما رویه قضایی ( یعنی آرا پرونده های مشابه ) نقش کلیدی در رسیدگی داره برای مثال در نظام سیویل لا وکیل به فلان قانون اشاره میکنه اما در نظام کامن لاو به فلان پرونده استناد میکنه. البته ما هم یک هیات در دیوان عالی کشور داریم که آرا وحدت رویه صادر میکنه به این معنا که محاکم مختلف در پرونده های مشابه آرا متفاوت صادر میکنند. این هیات تشکیل میشه و یک رویه مشخص میکنه که دادگاه ها از این به بعد در مورد مشابه باید به این شکل رای بدهند.
نظام قضایی انگلیس و آمریکا و استرالیا کامن لا هست و نظام قضایی فرانسه و آلمان سیویل لا
نظام حقوق بین المللی کدومه ؟
نظام حقوق بین المللی اتز کامن لاو استفاده میکنه چند تا دلیل عمده هم داره به نظر من البته
اولیش که خب ساده است دلایل سیاسی !!!! آمریکا و انگلیس زور سیاسی داشتند و تونستن نظام حقوقی رو اینجور بنا کنند
دلیل دومش هم به ماهیت نظام حقوقی کامن لا برمیگرده به این معنا که نظام حقوقی کامن لا تفسیر پذیرتر هست و قضات دادگاه برای رای گیری دستشون خیلی بازتره. ساده اش اینه که قاضی میتونه رای رو بده که قابلیت اجرا داشته باشه. وقتی یک قاضی رو در چارچوب قانون محدود کرد عملا نمیتونه خیلی توی رای دست ببره
یادمون باشه طرف ما در دادگاه بین المللی علی الخصوص دیوان بین المللی دادگستری (ICJ) دولت ها هستند پس اینکه بشه حکمی بر علیه اونها صادر کرد و از همه مهمتر بشه حکمی که داده میشه رو اجرا کرد واقعاً کار سختیه. (جالبه بدونید بیش از ۸۰ درصد احکام صادره در دادگاه های بین المللی اجرا میشه که نشون میده چقدر جالب قضات به امکان به اجرا گذاشتن این آرا دقت کردند)
چگونگی اجرای احکام بین المللی:
راستش هیچ ضمانت اجرایی برای اجرای احکام بین المللی وجود نداره . برای همینه که وجود حقوق بین المللی زیر سواله. اینکه حکمی صادر بشه اما ساز و کاری برای اجرای اون وجود نداشته باشه خنده داره اما جالب اینه که بیش از ۸۰ درصد این احکام اجرا میشه !!
این که ساز و کاری برای اجرای احکام وجود نداره دلیل اولش اینه که طرفین در دیوان دولت ها هستند و برای الزام دولت ها به اجرای کاری که دوست ندارند واقعاً سخته. تصور کنید بخواهید آمریکا یا روسیه رو مجبور کنید یک حکم رو اجرا کنند تنها راهش اینه که بجنگید. نمونه معروفش کیس نیکاراگوئه بود که آمریکا محکوم شده اما عملا به پشمشم نبود حکم.
اینکه چرا دولت ها احکام رو اجرا میکنند بیشتر از اینکه دلیل حقوق داشته باشه دلایل سیاسی داره که کشورها ترجیح میدهند ابروی سیاسی خودشون رو برای عدم اجرای احکام بین المللی زیر سوال نبرند. خیلی از اوقات هدف از شکایت به دادگاه فقط برد سیاسی – تبلیغاتی در دنیا هست و نه چیز دیگه.
از همه مهمتر این دادگاه محافظه کار عموماً رای کلی میده و یه جورایی همیشه یکی به نعل میزنه یکی میخ. اگر به آرا دیوان دقت کنید همیشه لحن آرومی داره و صحبت در اون هم برعکس دادگاه های داخلی خیلی با تشریفات و باکمالاته!! سن قضات هم عموماً با ماموت برابری میکنه و اونقدری که از your excellency استفاده میکنند و آروم و از روی متن حرف میزنند آدم دوست داره با کله بره تو دیوار
نتیجه گیری:
خب من خیلی کلی نوشتم درباره حقوق بین الملل و احتمالاً اولین سوالی که پیش اومده اینه که چرا کشورها مشکلاتشون رو به دادگاه نمیبرند. مثلاً اینکه ظریف تحریم شد یا اینکه آمریکا از برجام رفت بیرون خب ما راحت میرفتیم به دادگاه شکایت میکردیم مثل همین معاهده مودت یا تحریم سپاه و…. جواب سوال شما چندین دلیل مختلف داره اما اولیش اینه که هر کیس باید در جای خودش بررسی بشه فعلاً دلایل عمومی رو میگیم
صلاحیت :
عموم دادگاه های بین المللی صالح نیستند مگر خلافش ثابت بشود یعنی اصل بر عدم صلاحیت است. ورود دادگاه به یک موضوع واقعاً سخته و عموماً ترجیح بر اینه که بگن ما صالح نیستیم. پس اگر یک طرف نخواهد دادگاه وارد یک دعوا بشه اولین اعتراضی که میکنه اینه که دادگاه صالح نیست( ایراد عدم صلاحیت).
زمان رسیدگی :
مثل دادگاه های ما زمان رسیدگی به شدت طولانی است و یک پرونده سالها طول میکشه تا به نتیجه برسه. حالا میخوایم بریم شکایت کنیم تا ۴ سال دیگه بگن تحریم ظریف اشتباه بوده! از ریاست جمهوری کلا ۲ سال مونده
پول:
رسیدگی در دادگاه رایگانه اما هزینه استخدام وکیل و نوشتن لایحه و… گرونه. هرچند برای دولت ها این پولها رقمی نیست اما خب گاهی واقعاً نمیصرفه که بخوای پول خرج کنی برای رسیدن به رای تازه اگر بشود یا نشود
و در انتها نظر حاجی راجب ان پرونده هایی که مد نظرتونه:))
شکایت بابت نقض برجام:
فارغ از داد و بیداد سیاسی که در کشور انجام میشه برجام بیشتر یک برنامه سیاسیه. درواقع برجام نه یک معاهده است نه یک موافقت نامه و نه هیچ چیز دیگه. اینکه در مجلس ما هم تصویب شد بیشتر جنبه نمادین داشت. داستان اینه که ما میگیم ذخایر اورانیوم رو کم میکنیم میزان آب سنگین از فلان حد نمیره بالاتر اون ها هم میگن در عوض ما در ایران سرمایه گزاری میکنیم تحریم ها رو برمیداریم و…..
اسمشم مشخصه برنامه جامع مشترک توش نه موافقت نامه قید شده نه معاهده. پس اینکه بخواهیم به این مورد استناد کنیم اول باید ثابت کنیم که اصلاً این یک معاهده است که واقعاً نیست.
تحریم وزیر امور خارجه و سپاه و… :
به نظر من میشه رو این قضیه کار کرد بحث immunity of head state و یا کیس Arrest warrant میتونه مورد استناد قرار بگیره. هرچند طرف مقابل هم دستش بازه که بگه من محدودیت رو فقط در کشور خودم اعمال کردم و حتی ایشون داره به راحتی به صحن سازمان ملل میاد از همه مهمتر همیشه میشه گفت به نظر من فلانی برای امنیت ملی من خطرناکه به دلایل تروریسیتی!
برای تحریم سپاه هم باز طرف مقابل به همین موضوعات استناد میکنه در کل گر بخواهیم یه درصدی از موفقیت قائل بشیم احتملا برنده شدن در تحریم وزیر امور خارجه بیشتر از بقیست که البته اونم نیاز به بحث و بررسی داره
بهترین کتابهای موجود دنیا کتاب برانولی و کتاب مالکوم شاو هست البته با یه سرچ تو نت میشه نسخه های قدیمیش رو گیر اورد اما اگه پیدا نکردید ایمیل بزنید براتون PDF بفرستم. امیدوارم از نوشته خوشتون اومده باشه و به حقوق بین الملل یه خورده علاقه مند شده باشید.
حاجی