جهان قبل از اینترنت و ذهن ما

این چند روزه که در جهان بدون اینترنت زندگی میکنیم و سایت من با کمال تعجب در دسترس میباشد فرصتی شد تا یادم بیاید قبل از اینترنت چگونه زندگی میکردیم. آنقدر پیر نیستم اما یادآوری دورانی که کتاب و روزنامه تنها راه ارتباطی ما با جهان پیرامون و ورای محله ما بود به سختی یادم می آید. همین باعث شد تا به فکر بیفتم که ذهن ما در این سالها چقدر تغییر کرده است.

نوستالژی و مقایسه آن با دنیای امروز :

در این دوران مشخصاً ارتباط انسان ها بایکدیگر از کاملا رو در رو بود و ابزار لوکسی مثل تلفن نتوانسته بود جای دیدارهای خانوادگی را بگیرد. تلویزیون هنوز اینچنین جذاب نبود و با وجود اینکه گویا آن روزها جهان آرامش بیشتری داشت اما خانواده ها بحث های زیادی برای گفتن داشتند.

البته نسل ما مسنجرهای خاص خودش را هم داشت. مثل اینکه یک گوشی برداری و زنگ بزنی تا یک نفر بردارد فوت کنی ( معادل Poke امروزی) بعد او هم فوت کند (poke back) و خلاصه همین میشد باب آشنایی و…..

ارسال نامه هم یکی دیگر از راه های ارتباطی بود. این ارسال اگر میخواست از طریق امن به فرد مخاطب برسد بدیهی بود که باید توسط یک شخص دیگر (سرور) به مخاطب میرسید. پروسه Send و receive بسیار زمان بر بود برای همین است که برای برخی از نسل دهه ۵۰ ایمیل هنوز بزگ ترین دست آورد بشر است!!!

البته در همان زمان هم بحث خوانده شدن نامه ( هک) توسط فرد دیگر (هکر) یا برنده نامه ( سرور ) وجود داشت برای همین بعضی ها که دغدغه امنیت داشتند یک سایفر هم طراحی میکردند تا پیام ها به صورت رمز نگاری (encryption) ارسال و دریافت شود. خلاصه این عملیات ارسال دست کمی از عملیات سیا و موصاد نداشت چراکه اگر گیر میفتادی ترجیح این بود که توسط داعش اسیر شده باشی تا اینکه توسط مادر یا مادرش گیر بیفتی!!!

تاثیرات ذهنی زندگی مدرن :

از نوستالژی که بگذریم نسل من به عنوان نسلی در دوران گذار در مقام مقایسه نکاتی را میبیند که نسل جدید نمیتواند ببیند. در اولین یادآوری و مقایسه به نظر میرسد که نوع فکر کردن ما تغییر کرده است. به این معنا که گویی ذهن ما قابلیت یادآوری و متمرکز شدن را از دست داده است. اما ایا واقعاً این تاثیرات درست است و یا اینکه ما دچار یک علاقه نوستالژیک به گذشته شده ایم ؟

چطور ذهن ما شروع به تغییر کرد؟

در بسیاری از نقاط جهان کودکان تا سن دبیرستان اجازه استفاده از ماشین حساب را برای محاسبات ندارند اما چرا؟ جواب ساده و در عین حال پیچیده است. بازی ذهن

زیاد شنیده ایم که مغز هم مانند عضلات نیاز به ورزش دارد و بازیهای فکری به ذهن کمک میکند تا تقویت بشود. قسمتی از این صحبت درست است با این تفاوت که ذهن ما یک عضله هوشمند است و به تبع اون تنبل!!! به این معنا که ذهن خیلی راحت یاد میگیرد تا یک عمل را خودش انجام دهد برون سپاری کند به عبارت دیگه وقتی ذهن ما میتونه کلمات رو با تایپ در دیکشنری در بیاره نیازی به یاد آوری در خودش احساس نمیکنه کاملاً هوشمندانه!! در زمان گذشته برای پیدا کردن هر مطلبی محقق مجبور بود چندین بار کتاب را باز کنه مطالب رو مرور کنه تا به قسمتی که نیاز داشت برسه. به دو دلیل ذهن ما در آن زمان میتوانست که مطالب را بهتر یاد آوری کند .

دلیل اول سختی مراجعه مکرر به مطالب بود. درواقع ذهن ما یاد گرفت که موضوعات رو دسته بندی و سپس به یاد داشته باشه چراکه هربار مراجعه مکرر خواننده به مطلب یکسان او را دچار مشکل میکرد و اما دلیل دوم و شاید مهمتر زمان بود. برای مثال شما میخواهید یک کلمه را در کتاب لغت نامه پیدا کنید. این کلمه مدتی در ذهن شما مرور میشود تا شما کتاب را باز کنید دنبال صفحات آن بگردید و معنی آن را مطالعه کنید. اگر حرفه ای باشید حداقل ۴ دقیقه برای اینکار نیاز دارید از طرف دیگر اگر مطلب یادتان برود بازهم به آن مراجعه میکنید که یکجور مرور محسوب میشود. حالا این عملیات را با استفاده از دیکشنری دیجیتال مقایسه کنید. زمان به کمتر از ۲۰ ثانیه تقلیل پیدا خواهد کرد!!. ذهن ما برای به حافظه سپردن مطالب به زمان نیاز دارد اما در دنیای دیجیتال همه چیز خیلی سریع پیش خواهد رفت و ذهن ما نمیتوانند با این سرعت خودش را تطبیق دهد و از طرف دیگر نیازی هم به این کار نمیبیند!!

عدم تمرکز نتیجه زندگی دیجیتال :

برای نسل من زیاد پیش آمده است که از اینکه دیگر نمیتواند کتاب بخواند احساس سرخوردگی و تاسف کند. بارها در جمع ها شنیده ایم که ذهن من مثل قدیم کار نمیکند ، مطالب سریع فراموش میشود از همه بدتر حتی نمیتوانم یک روزنامه را تمام کنم چه برسد به یک کتاب. اما آیا واقعا یک مرد سی ساله به نسبت یک جوان ۲۰ ساله به این میزان قدرت ذهن خود را از دست داده است؟ یادمان باشد بسیاری از کتب بزرگان در زمانی نوشته شده است که در میان سالی قرار داشته اند و تا آخر عمر کتاب خوان حرفه ای باقی مانده اند.

جواب این سوال نیز به زندگی مدرن و تاثیر بر ذهن ما برمیگردد. بیایید یک مرور ساده بر زندگی خود داشته باشیم و آن را با دوران قبل مقایسه کنیم. در کمتر از دو دهه پیش زندگی اینگونه بود اگر تلفن همراه داشتی ممکن بود در روز چند باری تلفنت زنگ بخورد و گاهی نیز پیامکی برای تو ارسال شود به عبارت دیگر آنچیزی که حواس ما را پرت میکرد تقریباً وجود خارجی نداشت کما اینکه هنگام صحبت افراد عموماً تنها مشغول به صحبت بودند و نه کار دیگر. یکی دیگر از اتفاقاتی که امروز دیده نمیشود کنار زدن راننده برای صحبت کردن با تلفن بود امری که امروزه کمتر دیده میشود و افراد در حین رانندگی حتی پیام هم میدهند!! اما دلیل این اتفاق نه قانون مندی گذشتگان – چراکه امروزه ابزار کنترل به مراتب بیشتر است- بلکه single tasking بودن ذهن عموم مردم بود. در یک کلام ذهن در آن روزها متمرکز بر یک موضوع و تکلیف بود به همین دلیل کارها را بصورت عمیق تر و با تمرکز بیشتری انجام میداد به همین دلیل است که میتوانست به راحتی یک کتاب را بدون آنکه از جایش تکان بخورد به راحتی بخواند.

حالا بیایید زندگی امروزی را مقایسه کنیم. در حال مطالعه با گوشی خودت هستی که یک پیام درمسنجر به تو میرسد و آن را میخوانی. همزمان ایمیل خود را چک میکنی بار دیگر یک پیام در مسنجر دیگر به تو میرسد هم زمان بر روی لینک دیگری که در مطلب قرار دارد کلیک میکنی و…. ذهن ما هر لحظه در حال پریدن از یک موضوع به موضوع دیگری است. به عبارت دیگر هر لحظه دارد چندین کار را انجام میدهد به عبارت دیگر ذهن امروز ما برعکس گذشته (multi tasking) شده است به همین دلیل است که به راحتی میتوانیم حین رانندگی برای دیگری پیام بزنیم اما از تمرکز خواندن چند صفحه کتاب عاجزیم!! امروز ما برروی مطالب سر میخوریم و آنها را عمیق نمیخوانیم همان کاری که در خواندن مطالب سایت ها انجام میدهیم به همین دلیل است که گاهی حتی اسامی شخصیت های داستان را نیز گم میکنیم

نتیجه گیری و راه حل :

اگر بخواهیم کل مطلب را در یک جمله بیان کنیم حاصلش میشود ” ذهن ما امروز متفاوت از گذشته کار میکند” عملکرد آن در تکالیف چندگانه بهبود و در تکالیف تک گانه کاهش داشته است. اما راه حل تقویت عملکرد چندگانه نیز سخت نخواهد بود. کافی است که خودتان را گاهی از اینترنت و دنیای مجازی محروم کنید همچنین شروع به استفاده از کتاب برای پیدا کردن مطالب کنید. درواقع بین نوعی تناسب در زندگی ایجاد کنید تا ذهنتان بتواند میان در هر دو شرایط عملکرد خوبی داشته باشد.

پینوشت: الان که دارم مینویسم اینترنت عملا در ایران قطع شده است و طبق سایت netblocks کمتر از ۵ درصد ایرانیان به اینترنت دسترسی دارند که از برکات جبر جغرافیاست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *